سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیباترین نوشته ها

FreeCod Fall Hafez

 

مراقب افکارت باش که آنها به گفتار تبدیل می‏شوند
مراقب گفتارت باش که آنها به کردار تبدیل می‏شوند
مراقب کردارت باش که آنها به عادت تبدیل می‏شوند
مراقب عادتت باش که آنها به شخصیت تبدیل می‏شوند
مراقب شخصیتت باش که آنها به سرنوشت تبدیل می‏شوند



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 88/9/25 توسط حسین

فرض کنید...

به شما این امکان را می دهندکه از بین سه نفر یک رئیس برای دنیاانتخاب کنید که بتواند به بهترین وجه دنیا را رهبری کرده  صلح ترقی وخوشبختی برای بشریت به ارمغان بیاورد.

از بین  سه داوطلب زیر کدام را انتخاب می کنید؟

ولی قبل از این انتخاب به این سؤال پاسخ دهید:

شما مشاور ومددکار اجتماعی هستید...

زن حامله ای رامی شناسیدکه هشت فرزند دارد.وسه فرزند او ناشنوا دوفرزند کورویکی عقب افتاده هستند.درضمن خود این خانم مبتلا به مرض سیفیلس است.ازشما مشورت می خواهد که آیاسقط جنین کندیانه ....

با تجاربی که دارید چه پاسخی به او می دهید؟

آیاپاسخ خواهید داد سقط جنین کند؟

فعلا بریم سراغ سه نامزد ریاست برجهان

 

شخص اول:

اوباسیاست مداران رشوه خواروبدنام کار می کند.ازفالگیر غیب گو و منجم مشورت می گیرد.درکنار زنش دو معشوفه دارد.شدیداْ سیگاری بوده وروزی ده لیوان مشروب می خورد.

 

شخص دوم:

ازدو محل کار اخراج شده وتاساعت دوازده ظهر می خوابد.درمدرسه چند با روفوزه شده.درجوانی سیگار می کشیده وتحصیلات انچنانی ندارد .ایشان روزی یک بطری ویسکی می خورد بی تحرک وچاق است.

 

شخص سوم:

دولت کشورش به ایشان مدال شجاعت داده گیاهخوار بوده ودارای سلامت کامل است.به سیکار ومشروب دست نمی زندودر گذشته هیچ گونه رسوایی به بار نیاورده.

.

.

.

.

.

کاندید اول: فرانکلین روز ولت

کاندید دوم:وینستون چرچیل

کاندید سوم:آدولف هیتلر

چه درسی می گیریم؟

راستی خانم حامله فراموش نشود؟

اگربه آن خانم پیشنهادسقط جنین می دادید همان بس که لود ویگ فان بتهوون رامی کشتید .

 

پس چه درسی گرفتیم؟

 

پیش داوری خوراک روزمره ی ما انسان ها از بزرگترین اشتباهات بشر است

 




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 88/9/25 توسط حسین
یادمان باشد که :
زندگی کتابی نوشته شده نیست ؛ بلکه این ماهستیم

که کتاب زندگی خود را می نویسیم ؛ پس خوب
بنویسم و خوب تمامش کنیم


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 88/9/25 توسط حسین

خواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چاله‏ای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله‏ی ایرانیان. خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگمارده‏اند؟»

گفت:
«می‌دانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.» خواستم بپرسم: «اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند...» نپرسیده گفت: گر کسی از ما، فیلش یاد هندوستان کند خود بهتر از هر نگهبانی لنگش کشیم و به تهِ چاله باز گردانیم!
    




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 88/9/25 توسط حسین
یادمان باشد که :
تنها درسایه بردباری و تحمل سختی هاست که می توان
طعم شیرین پیروزی را چشید



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 88/9/25 توسط حسین

- سوسکها سریعترین جانوران 6 پا میباشند. با سرعت یک متر در ثانیه.

- خرگوشها و طوطی ها بدون نیاز به چرخاندن سر خود قادرند پشت سر خود را ببینند.

- کرگدنها قادرند سریعتر از انسانها بدوند.

- هیچ پنگوئنی در قطب شمال وجود ندارد.

- مادر و همسر گراهام بل مخترع تلفن هر دو ناشنوا بوده اند.

- کانادا یک واژه هندی به معنی “روستای بزرگ” میباشد.

-10 درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باکتریها تشکیل میدهند.

-11 درصد جمعیت جهان را چپ دستان تشکیل میدهند.

- از هر 10 نفر، یک نفر در سراسر جهان در جزیره زندگی میکند.

-98 درصد وزن آب از اکسیژن تشکیل یافته است.

- یک اسب در طول یک سال 7 برابر وزن بدن خود غذا مصرف میکند.

- رشد دندانهای سگ آبی هیچگاه متوقف نمیگردد.

- قلب والها تنها 9 بار در دقیقه میتپد.

- چیتا قادر است در حداکثر سرعت خود گامهایی به طول 8 متر بر دارد.

- شمپانزه ها قادرند مقابل آینه چهره خود را تشخیص دهند اما میمونها نمیتوانند.

- عمر سنجاقکها تنها 24 ساعت میباشد.

- مدت زمان گردش سیاره عطارد بدور خود دو برابر مدت زمان گردش آن بدور خورشید میباشد.

- روشنایی قرص کامل ماه 9 برابر هلال ماه میباشد.

- یک خرس بالغ قادر است با سرعت یک اسب بدود.ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 88/9/22 توسط حسین

اگر ندانید که به کجا می روید, چگونه توقع دارید به آنجا برسید؟                       باسیل اس والش  




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 88/9/22 توسط حسین

سفر زیارتی سیاحتی و همیشگی آخرت

 

=====================================

ابتدا گذر نامه زیر را تکمیل کنید:

 

نام: انسان _ نام خانوادگی: آدمی زاد _ نام پدر: آدم _ نام مادر: حوا

لقب: اشرف مخلوقات _ نژاد: خاکی _ صادره از : دنیا

ساکن: کهکشان را شیری ؛منظومه شمسی؛زمین _ مقصد: برزخ

ساعت حرکت و پرواز: هر وقت خدا صلاح بداند _ مکان: بهشت اگر نشد جهنم

                                  -------------------------------------------------------------------------------------------------------

وسایل مورد نیاز :

1- دو متر پارچه سفید 2- عمل نیک 3- انجام واجبات و ترک محرمات 4- امر به معروف و نهی از منکر 5- دعای والدین و مومنین

6- نماز اول وقت 7- ولایت ائمه اطهار 8- اعمال صالح ،تقوا،ایمان

توجه:

1-خواهشمند است جهت رفاه خود خمس و زکات را قبل از پرواز پرداخت نمائید.

2-از آوردن ثروت،مقام،منزل،ماشین،حتی داخل فرودگاه جداً خودداری نمائید.

3- حتما قبل از حرکت به بستگان خود توضیح دهید تا از آوردن دسته گلهای سنگین،سنگ قبر گران و تجملاتی و نیز مراسم های پرخرج و غیره

خودداری نمائید.

4-جهت یادگاری قبل از پرواز اموال خود را بین فرزندان و امور فقرا و مستضعفین مشخص نمائید.

5- از آوردن بار اضافی از قبیل حق الناس،غیبت،تهمت و غیره خودداری نمائید.

 

(( برای کسب اطلاعات بیشتر به قرآن و سنت پیامبر(ص)مراجعه نمائید))

تماس و مشاوره بصورت شبانه روزی- رایگان، مستقیم و بدون وقت قبلی می باشد

در صورتیکه قبل از پرواز به مشکلی بر خوردید با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید:

186سوره بقره-45سوره نساء-129 سوره توبه-55سوره اعراف-2و3سوره الطلاق

                             ----------------------------------------------------------------------------------------------------------

امیدواریم سفر آسوده ای در پیش داشته باشید .

                                ------------------------------------------------------------------------------------------------------

سرپرست کاروان حضرت عزرائیل




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 88/9/22 توسط حسین

 آنچه به پرودگار مدیونیم ، دوست داشتن دیگران است.

(لاکوردر)




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 88/9/22 توسط حسین
مرد جوان : ببخشید آقا میشه بگین ساعت چنده
پیرمرد : معلومه که نه
چرا آقا ... مگه چی ازتون کم میشه اگه به من ساعت رو بگین ؟؟
یه چیزایی کم میشه ...و اگه به تو ساعت رو بگم به ضررم میشه
ولی آقا آخه میشه به من بگین چه جوری؟؟
ببین اگه من به تو ساعت رو بگم مسلما تو از من تشکر میکنی و شاید فردا دوباره از من ساعت رو بپرسی نه؟؟
خوب ... آره امکان داره
امکانش هم هست که ما دو سه بار یا بیشتر باز هم همدیگه رو ملاقات کنیم و تو از من اسم و آدرسم رو هم بپرسی
خوب... آره این هم امکان داره
یه روزی شاید بیای خونه من و بگی داشتم از این دور ورا رد میشدم گفتم یه سری به شما بزنم و منم بهت تعارف کنم بیای تو تا یه چایی با هم بخوریم... و بعد این تعارف و ادبی که من به جا آوردم باعث بشه که تو دوباره بیای دیدن من و در اون زمانه که میگی به به چه چایی خوش طعمی و بپرسی که کی اونو درست کرده

آره ممکنه
بعدش من به تو میگم که دخترم چایی رو درست کرده و در اون زمان هست که باید دختر خوشگل و جوونم رو به تو معرفی کنم و تو هم از دختر من خوشت بیاد
لبخندی بر لب مرد جوان نشست
در این زمان هست که تو هی میخوای بیای و دختر منو ملاقات کنی و ازش میخوای باهات قرار بزاره و یا این که با هم برین سینما
مرد جوان از تجسم این موضوع باز هم لبخند زد
دختر من هم کم کم به تو علاقمند میشه و همیشه چشم انتظارته که بیای
و پس از ملاقات های مکرر تو هم عاشقش میشی و ازش درخواست میکنی که باهات ازدواج کنه
مرد جوان دوباره لبخند زد
یه روزی هر دو تاتون میایین پیش من و به عشقتون اعتراف میکنین و از من واسه عروسیتون اجازه میخواین
اوه بله ...حتما و تبسمی بر لبانش نشست
پیرمرد با عصبانیت به مرد جوان گفت: من هیچوقت اجازه نمیدم که دختر دسته گلم با آدمی مث تو که حتی یه ساعت مچی هم نداره ازدواج کنه... میفهمی؟؟؟؟ و با عصبانیت دور شد.


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 88/9/22 توسط حسین
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره وبلاگ

حسین
نوشته های یک غریبه
zibatarin69@yahoo.com
bahar 20